چون شب نود و ششم برآمد

ساخت وبلاگ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! شرکان و ضوءالمکان و وزیر دندان صد سوار برداشته به سوی دیری که آن پلیدک نشان داده بود برفتند و چارپایان صندوق‌ها از برای ذخایر دیر برداشتند. چون بامداد شد، حاجب در میان لشکر ندای رحیل داد. لشکر بکوچیدند و ایشان را گمان این بود که شرکان و ضوءالمکان و وزیر دندان به میان لشکر اندرند ...

ادامۀ قصه را اینجاگوش کنید.

چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36