چون شب یکصد و سی و چهارم برآمد (بخش دوم)

ساخت وبلاگ

پس از آن ورقه فروپیچیده به عجوز داد؛ عجوز کتاب گرفته به نزد تاج‌الملوک روان شد. چون به تاج‌الملوک داد و او از مضمون کتاب آگاه شد دانست که سیده دنیا سنگدل است و رسیدن تاج الملوک بدو دشوار است. شکایت به وزیر برد و در کار خود تدبیر نیگو خواست. وزیر گفت هیچ حیله نمانده که سود بخشد، مگر این که ...

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.

چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 15:23