چون شب نود و یکم برآمد

ساخت وبلاگ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! کفّار بر سر و روی خود بزدند و استغاثه به راهبان دیرها کردند. پس همه در یک جا گرد آمدند و تیغها و نیزه‌ها به کف آوردند و از برای خون ریختن هجوم‌آور شدند. هر دو لشکر به هم ریختند. سینه‌های یلان جولانگاه سم اسبان شد و مغز شجاعان غلاف شمشیر دلیران گشت. همی زدند و همی کشتند تا از کار بماندند و جهان را ظلمت شب فرو گرفت...

ادامۀ قصه را اینجاگوش کنید.

چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36